دریچه آغازین

مژده موذن‌زاده
مژده موذن‌زاده

دبیر بخش هنرهای تجسمی

هوا که تغییر می‌کند نه‌تنها ناچار به تغییر برنامه‌های زندگی می‌شویم، مثل رفت و آمدها، ساعت خواب و بیداری و مهمانی، وقت استراحت و غذا خوردن، مقصدهای سفر و ... بلکه لباس‌هایی که برای مدتی تا زدیم و در کشویی یا کمدی دیگر آویزان کردیم را باید به تن کنیم. به نظرم اتفاق خوبی است چراکه حس شروعی جدید را به آدم می‌دهد. لباس معرف شخصیت، سلیقه، روحیه، افکار، رفتار، سن، طبقه اجتماعی و اقتصادی و به‌طور کلی می‌تواند فرهنگ هر شخص به‌صورت ظاهری باشد. نوع لباس‌ و پوشش‌ می‌تواند معرف فرهنگ هر جامعه باشد و یا می‌تواند فراتر از مرزهای جغرافیایی و فرهنگی برود. صنعت بزرگ مد و پوشاک از سالیان دور تاکنون مدام ایده‌های جدید و منحصربه‌فردی را به دنیا عرضه و معرفی کرده است. طراحی و دوخت لباس نه‌تنها شاخه جداگانه‌ای در هنر است بلکه با هنرهایی چون سینما، تئاتر، تصویرسازی، انیمیشن و عکاسی گره خورده است.

میزگردی با موضوع طراحی لباس و مد با حضور فاطمه قربانی، مریم اثنی عشری و مهناز غضنفری که هر سه تحصیلات دانشگاهی در رشته طراحی دوخت، پارچه و لباس دارند و مدرس دانشگاه هستند، برگزار شد. مریم قربانی از دیدگاه شخصی که سال‌های در محیط دانشگاهی به آموزش این رشته می‌پردازد، مریم اثنی عشری در کنار تدریس، آموزشگاه آزاد طراحی لباس دارد و مهناز غضنفری هم در کنار تدریس مزون موفقی در شهر کرمان دارد از به سه بعد به بررسی این موضوع پرداختند.

احسان شعبانیان در ابتدا اشاره کرده است که یادداشتی کوتاه درباره نقش طراحی لباس در آثار سینمایی و تئاتر ارائه کرده است چراکه موضوع مفصلی است که می‌تواند یک شماره کامل از بخش تجسمی را به خود اختصاص دهد. در این مطلب شعبانیان نوشته است که طراحی لباس در سینما و تئاتر جنسیت و شخصیت را مشخص می‌سازد و کارکردی دو سویه دارد .

«لباس، پرچم کشور وجود» عنوان یادداشت سیما حبیبی است که ابتدا به تعریف کلمه لباس، بررسی اجمالی آن در تاریخ و سپس به طراحی مد به سبک ایران و انواع لباس‌ها می‌پردازد.

طراحی با دست‌های بسته/ هر کاری که انجام می‌دهیم با دلهره است /میزگردی با حضور طراحان لباس

فهیمه رضاقلی
فهیمه رضاقلی
طراحی با دست‌های بسته/ هر کاری که انجام می‌دهیم  با دلهره است /میزگردی با حضور طراحان لباس

«طراحی مد و لباس» رشته و هنری که شنیدن نامش برای همه جذاب است؛ ذهن را می‌برد سمت رنگ و طرح و نقش. هر کس بر اساس سلیقه و علاقه‌اش برداشت ذهنی و انتظار مشخصی از آن دارد؛ اما آیا در واقعیت هم همین‌طور است؟ آیا بازار پاسخگوی سلیقه و انتظار شما از لباس‌هایی که در موقعیت‌های مختلف می‌خواهید بپوشید، هست؟ سلیقه و نظر طراحان لباس در واقعیت چقدر بر بازار اثر دارد؟

طراحی مد و لباس در کشور ما و بعد از انقلاب فراز و نشیب زیادی داشته و همواره درگیر محدودیت‌ها و خطوط قرمز نوشته و نانوشتۀ فراوانی بوده و هست. در میزگردی با حضور سه تن از طراحان باسابقه به بررسی وضعیت رشتۀ طراحی و دوخت در کشور و استان، مشکلات و محدودیت‌های فارغ‌التحصیلان و فعالان این رشته، وضعیت فعالیت مزون‌ها و آموزشگاه‌ها در کرمان و شوهای زیرزمینی لباس پرداختیم. محدودیت‌های فراوان و دست‌وپاگیر، عدم حمایت و همکاری صنعت با دانشگاه و استفاده نکردن از ظرفیت و توان فارغ‌التحصیلان رشتۀ طراحی و دوخت، مهم‌ترین مسائلی بود که در این میزگرد مطرح شد و همۀ این‌ها موجب تصمیم به مهاجرت طراحان موفق لباس از کشور و نیز وضعیت آشفتۀ بازار لباس، آنطور که می‌بینیم، شده است.

فاطمه قربانی، کارشناس مهندسی تکنولوژی و طراحی دوخت و کارشناس ارشد پژوهش هنر که مدت ده سال است مدیر گروه طراحی لباس دانشگاه سوره در کرمان است، مریم اثنی‌عشری که کارشناس طراحی و دوخت و کارشناسی ارشد طراحی پارچه و لباس است و سال‌هاست یک آموزشگاه خیاطی و طراحی دارد و در هنرستان و دانشگاه هم تدریس می‌کند و مهناز غضنفری که او هم کارشناس طراحی دوخت و کارشناس ارشد طراحی پارچه و لباس است و علاوه بر تدریس در دانشگاه، مزون هم دارد.

خانم غضنفری زودتر از بقیه آمد، کمی با او در مورد سطح دانشگاه‌هایی که ارشد طراحی لباس را دارند گپ زدیم، او گفت بعد از تهران، دانشگاه یزد، قوی‌تر است و در حال حاضر دکترای این رشته را در کشور نداریم. چند دقیقه‌ای گذشت و خانم اثنی‌عشری آمد، سر صحبت را با این پرسش باز کردم که چرا اغلب هنرمندان و سلبریتی‌ها دنبال لباس‌های عجیب و غریب هستند؟

اثنی‌عشری: من فکر می‌کنم بیشتر برای جلب‌توجه است. معمولاً هم یکی از همان لباس‌هایی که سلبریتی‌ها می‌پوشند بعد از مدتی در جامعه مد می‌شود.

اما معمولاً این لباس‌ها یا خیلی عجیب و غیرقابل‌پذیرش در جامعه است یا اینکه هزینۀ طراحی و دوخت‌شان زیاد است.

غضنفری: بله، همه‌پسند نیستند، اما مد درواقع چیزی است که ساختارشکنی می‌کند و ممکن است شئونات پوششی یک جامعه را هدف قرار دهد؛ بدون این ویژگی اصلاً نمی‌شود به آن مد گفت. از طرف دیگر، در طرح‌های ساده، خط و نوع فرمی که استفاده می‌شود هم ساده است و بنابراین ایرادها در طرح ساده خود را سریع نشان می‌دهد برای همین باید بیشتر دقت شود، اما طرح‌های شلوغ، ایرادها را پوشش می‌دهد و شاید به همین دلیل برخی طراحان به‌دنبال طرح‌های شلوغ و پیچیده می‌روند و در طول تاریخ مد همیشه از چنین طرح‌هایی استقبال شده است. مد یعنی چیزی که فراتر از تصور مردم است و ممکن است دیدگاه خیلی‌ها نسبت به آن منفی باشد به‌خاطر متفاوت بودنش، اما سلبریتی‌ها به دلیل همین ویژگی‌، دنبال چنین طرح‌هایی هستند، اینکه مانند آن در جامعه وجود نداشته باشد.

ولی چیزی که قرار است در جامعه ترویج شود علاوه بر متفاوت و جدید بودن، باید زیبا هم باشد؛

غضنفری: درست است اما خیلی وقت‌ها هدف افراد فقط جلب‌توجه است نه استاندارد بودن و زیبایی بصری لباس؛ اینکه دیده شود و همه بگویند اوه چه لباسی! البته همۀ سلبریتی‌ها هم دنبال چنین لباس‌هایی نیستند، بسیاری از آن‌ها لباس‌های زیبا و متینی می‌پوشند که نشان از فرهنگ خودمان را دارد؛ من لباس‌های بهاره رهنما را اغلب نمی‌پسندم چون به‌طور نازیبایی ساختارشکنی می‌کند، نه رنگ‌ها درست است نه خط و برش، فرم هم به‌طور صحیح روی اندامش اجرا نشده؛ اما لباس‌های الهام حمیدی معمولاً استایل آرام و شیکی دارد و نقوش ایرانی را می‌شود در لباس‌هایش دید. ما می‌توانیم با استفاده از پیشینۀ چندین هزار ساله‌ای که در پارچه، نوع بافت و نقش داریم، لباس‌های فوق‌العاده‌ای طراحی و اجرا کنیم. در این زمینه آنقدر غنی هستیم که نیازی به خارج نداریم.

به اینجای صحبت که رسیدیم، خانم قربانی هم از راه رسید و گفت‌وگوی چهارنفره‌مان را شروع کردیم؛ سؤال اول از خانم قربانی بود؛

کمی در مورد رشتۀ طراحی و دوخت در کشور و در کرمان بگویید؟ از چه سالی این رشته وارد دانشگاه‌ها شد؟

قربانی: این رشته شامل دو بخش طراحی و دوخت است. دوخت، بخشی است که مربوط به تولید ناخالص است و هر کسی ممکن است بتواند این کار را انجام دهد؛ اما طراحی لباس یک هنر است و مقوله‌ای پیچیده است که با ایده از عناصر فرهنگی هر جامعه‌ای انجام می‌شود و افرادی که وارد این بخش می‌شوند دیگر مبتدی نیستند؛ در دوخت، شخص می‌تواند آماتور باشد و به‌صورت تجربی آموخته باشد اما لازمۀ طراحی لباس، آموزش دانشگاهی و تمرین است. خیلی از طراحان، خیاط نیستند، همان‌طور که خیلی از خیاط‌ها طراح نیستند. در کرمان از سال ۱۳۷۵ رشتۀ طراحی و دوخت در مقطع کارشناسی آورده شد و دانشگاه سورۀ کرمان اولین دانشگاه در کشور است که رشتۀ طراحی و دوخت را آورد. دانشگاه الزهرا هم مقطع کاردانی این رشته را آورد و هنوز هم کارشناسی ندارد. از همه‌جای کشور دانشجو داشتیم از ارومیه، تبریز، رشت و... . شهرهای دیگر به‌مرور این رشته را آوردند. متأسفانه در زمینۀ کارشناسی ارشد دچار توقف شدیم درحالی‌که کرمان باید پیش از سایر استان‌ها ارشد را می‌آورد. یزد در این زمینه پیشرفت داشت و الآن ارشد هم دارد.

برنامه‌ای برای اضافه کردن مقطع کارشناسی ارشد ندارید؟

سه سال است که من به‌عنوان مدیرگروه، سرفصل دروس ارشد را نوشته و از آن دفاع کرده‌ام. در دانشگاه‌های جامع علمی کاربردی، باید پودمان بنویسیم و از آن دفاع کنیم، اگر قابل دفاع بود مجوز می‌دهند. مشکل بزرگی که دانشگاه سوره دارد، کوچکی و نامناسب بودن فضای آن است؛ ساختمان دانشگاه، یک بنای موقوفه است؛ باید فضای دانشگاهی باشد. ما یک کارگاه استاندارد نداریم. البته ساختمان جدید دانشگاه در حال ساخت است و بعد از ساخت فضای جدید و بازدید، امیدواریم مجوز کارشناسی ارشد را بدهند. از نظر علمی و آموزشی، پتانسیل لازم وجود دارد و اساتید باسابقه‌ای داریم. اکثر اساتید امروز دورۀ لیسانس خود را در این دانشگاه گذرانده‌اند.

...

جامه‌ای برای شناختن!.../ یادداشتی کوتاه درباره نقش طراحی لباس در آثار سینمایی و تئاتر

احسان شعبانیان
احسان شعبانیان
جامه‌ای برای شناختن!.../ یادداشتی کوتاه درباره نقش طراحی لباس در آثار سینمایی و تئاتر

هر داستانی پراست از شخصیت‌های جورواجور و رنگارنگ! معروف‌ترین شخصیت‌های هر داستان، همان قهرمان و رقیب اویند! داستان پیرامون انگیزه‌ها، اندیشه، رفتارها و انتخاب‌های قهرمان است که می‌چرخد و پیش می‌رود! قهرمانی هم نباشد، سوژه‌ای برای دنبال کردن خواهد بود. در پرداخت شخصیت در دنیای داستان و درام، باید قواعدی را رعایت کرد و اصولی را به کار گرفت. شخصیت‌هایی که خلق می‌شوند، چه خیالی باشند و چه برگرفته از واقعیت و ماجرایی تاریخی، باید چون انسانی زنده و پویا طراحی و پرورده شوند. از قد و وزنشان گرفته تا جهان‌بینی و نوع زندگی‌شان! باید طوری آن‌ها را خلق نمود که گویی هزاران سال است که آن‌ها را می‌شناسی. از درون و بیرونشان آگاهی! البته با توجه به ویژگی پویا بودن ذهن بشر و روند داستان‌ها، این کار ساده نیست و چون دیگر مهارت‌ها ممارست و تمرین می‌خواهد! بخش مهمی از شخصیت‌پردازی که هم در دنیای داستان کارکرد ویژه دارد و هم دنیای درام، طراحی نوع لباس و چگونگی پوشش شخصیت‌هاست!

طراحی لباس در ابتدا جنسیت را مشخص می‌کند و سپس دیگر ویژگی‌ها و خصوصیات اشخاص را! این قاعده در دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم نیز به همین صورت است. آنچه که می‌پوشیم را شخصیت ساز نیز نامیدند و حتی نشانی از آن می‌دانند! امروز پدیده‌ای به اسم ((مد)) داریم که چون دیگر صنایع و تولیدات مصرفی، دنیای لباس و تن‌پوش‌ها را هم در برگرفته!

طراحی لباس در پرداخت شخصیت‌های داستانی نقش به سزایی دارد. طراحی براساس شخصیت صورت می‌پذیرد. جنس، رنگ، نوع بافت، اندازه و کاربرد آن، همه و همه در آنچه که باید در این بخش از شخصیت به مخاطب شناساند، مهم‌اند. از سویی نیز در بیشتر موارد در پیشبرد داستان و اثرات زیبایی شناسانه و بصری، مؤثرند!

طراحی لباس، اثری دوسویه دارد. اگر مناسب و نادرست باشد، می‌تواند شخصیت‌پردازی را تخریب کند و اگر هوشمندانه و درک شده باشد، بی‌تردید شخصیت‌پردازی را به تکامل می‌رساند. در آثار سینمایی و تئاتر، ابتدا طراح لباس متن را خوانده و درک می‌کند و با شناختن شخصیت‌ها و ویژگی‌ها و کارکردهایشان در متن، پس از گفت‌وگو با کارگردان و ردوبدل ایده‌ها، دست به طراحی می‌زند.

در بیشتر آثار سینمایی و تئاترهای ایرانی معمولاً طراح صحنه و لباس یک تن است. به‌خصوص در بیشتر آثار سینمایی ایرانی که با بودجه‌های پایین ساخته می‌شوند. حتی اگر با بودجه زیاد و یا مناسب هم ساخته شوند، در بیشتر موارد کارگردان‌ها نیازی به جدا بودن طراح صحنه و لباس احساس نکرده و این دو کار تخصصی را به یک شخص می‌سپارند. در فیلم‌ها و سریال‌هایی که افراد متخصص این حوزه باتجربه بوده‌اند، موفق عمل کرده‌اند؛ اما در بسیاری از آثار طراحان لباس بیشتر جامه‌داری کردند تا طراحی لباس! در برخی از مصاحبه‌ها خواندم که بعضی از طراحان، سراغ آرشیو لباس رفته و لباسی انتخاب می‌کنند یا حتی از لباس خود بازیگر استفاده کرده‌اند! در بسیاری از آثار هم خود بازیگران بر روی چگونگی پوششان اظهارنظر دارند. آن هم نه به سود شخصیت‌پردازی، بلکه به سود خوب دیده شدن و هرچه جذاب‌تر دیده شدن خودشان! در سینما، تخصصی به نام کارگردان هنری است که گروه طراحی و اجرای صحنه و لباس را رهبری می‌کند. ایرج رامین فر، پیشکسوت این حوزه در کتاب خود، طراحی فیلم (film design) این‌گونه نوشته است: «با سپری شدن تدریجی دوران فیلم‌های عظیم و پرخرج با دکورهای استودیویی_ دوران طلایی سینما_ و پس از آن‌که کمپانی‌های بزرگ سینمایی، به لطف کار نبوغ آمیز مدیران هنری ثابت خود و نظارت آنان بر طراحی دکورها و لباس‌های فیلم‌ها، از نظر ارزش‌های

هر داستانی پراست از شخصیت‌های جورواجور و رنگارنگ! معروف‌ترین شخصیت‌های هر داستان، همان قهرمان و رقیب اویند! داستان پیرامون انگیزه‌ها، اندیشه، رفتارها و انتخاب‌های قهرمان است که می‌چرخد و پیش می‌رود! قهرمانی هم نباشد، سوژه‌ای برای دنبال کردن خواهد بود. در پرداخت شخصیت در دنیای داستان و درام، باید قواعدی را رعایت کرد و اصولی را به کار گرفت. شخصیت‌هایی که خلق می‌شوند، چه خیالی باشند و چه برگرفته از واقعیت و ماجرایی تاریخی، باید چون انسانی زنده و پویا طراحی و پرورده شوند. از قد و وزنشان گرفته تا جهان‌بینی و نوع زندگی‌شان! باید طوری آن‌ها را خلق نمود که گویی هزاران سال است که آن‌ها را می‌شناسی. از درون و بیرونشان آگاهی! البته با توجه به ویژگی پویا بودن ذهن بشر و روند داستان‌ها، این کار ساده نیست و چون دیگر مهارت‌ها ممارست و تمرین می‌خواهد! بخش مهمی از شخصیت‌پردازی که هم در دنیای داستان کارکرد ویژه دارد و هم دنیای درام، طراحی نوع لباس و چگونگی پوشش شخصیت‌هاست!

طراحی لباس در ابتدا جنسیت را مشخص می‌کند و سپس دیگر ویژگی‌ها و خصوصیات اشخاص را! این قاعده در دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم نیز به همین صورت است. آنچه که می‌پوشیم را شخصیت ساز نیز نامیدند و حتی نشانی از آن می‌دانند! امروز پدیده‌ای به اسم ((مد)) داریم که چون دیگر صنایع و تولیدات مصرفی، دنیای لباس و تن‌پوش‌ها را هم در برگرفته!

طراحی لباس در پرداخت شخصیت‌های داستانی نقش به سزایی دارد. طراحی براساس شخصیت صورت می‌پذیرد. جنس، رنگ، نوع بافت، اندازه و کاربرد آن، همه و همه در آنچه که باید در این بخش از شخصیت به مخاطب شناساند، مهم‌اند. از سویی نیز در بیشتر موارد در پیشبرد داستان و اثرات زیبایی شناسانه و بصری، مؤثرند!

طراحی لباس، اثری دوسویه دارد. اگر مناسب و نادرست باشد، می‌تواند شخصیت‌پردازی را تخریب کند و اگر هوشمندانه و درک شده باشد، بی‌تردید شخصیت‌پردازی را به تکامل می‌رساند. در آثار سینمایی و تئاتر، ابتدا طراح لباس متن را خوانده و درک می‌کند و با شناختن شخصیت‌ها و ویژگی‌ها و کارکردهایشان در متن، پس از گفت‌وگو با کارگردان و ردوبدل ایده‌ها، دست به طراحی می‌زند.

در بیشتر آثار سینمایی و تئاترهای ایرانی معمولاً طراح صحنه و لباس یک تن است. به‌خصوص در بیشتر آثار سینمایی ایرانی که با بودجه‌های پایین ساخته می‌شوند. حتی اگر با بودجه زیاد و یا مناسب هم ساخته شوند، در بیشتر موارد کارگردان‌ها نیازی به جدا بودن طراح صحنه و لباس احساس نکرده و این دو کار تخصصی را به یک شخص می‌سپارند. در فیلم‌ها و سریال‌هایی که افراد متخصص این حوزه باتجربه بوده‌اند، موفق عمل کرده‌اند؛ اما در بسیاری از آثار طراحان لباس بیشتر جامه‌داری کردند تا طراحی لباس! در برخی از مصاحبه‌ها خواندم که بعضی از طراحان، سراغ آرشیو لباس رفته و لباسی انتخاب می‌کنند یا حتی از لباس خود بازیگر استفاده کرده‌اند! در بسیاری از آثار هم خود بازیگران بر روی چگونگی پوششان اظهارنظر دارند. آن هم نه به سود شخصیت‌پردازی، بلکه به سود خوب دیده شدن و هرچه جذاب‌تر دیده شدن خودشان! در سینما، تخصصی به نام کارگردان هنری است که گروه طراحی و اجرای صحنه و لباس را رهبری می‌کند. ایرج رامین فر، پیشکسوت این حوزه در کتاب خود، طراحی فیلم (film design) این‌گونه نوشته است: «با سپری شدن تدریجی دوران فیلم‌های عظیم و پرخرج با دکورهای استودیویی_ دوران طلایی سینما_ و پس از آن‌که کمپانی‌های بزرگ سینمایی، به لطف کار نبوغ آمیز مدیران هنری ثابت خود و نظارت آنان بر طراحی دکورها و لباس‌های فیلم‌ها، از نظر ارزش‌های زیبایی‌شناسی و بیان تصویری فیلم‌هایی با ویژگی‌ها و سبک‌های خاص، یک شکل و قابل تشخیص تولید کردند، در سینمای آمریکا و انگلیس مسئولیت مدیر هنری به دو بخش مجزا و مستقل تحت عنوان costume designer و production designer تقسیم شد. با تفکیک واحد طراحی عملاً» صاحب دو بخش مجزا با وظایفی متفاوت ولی درنهایت هماهنگ شد. طراح صحنه را در ایران با واژه طراح صحنه، دکور و لباس و یا طراح فیلم می‌شناسند.»

در آثار نمایشی (چه سینما و چه تئاتر)، طراحی فضا و دکور با طراحی لباس عجین است. از سویی نیز طراحی لباس با گریم نیز رابطه اثرگذار و اثرپذیری دارد. همه این‌ها در کنار هم فضای اثر را شکل داده و از لحاظ بصری اهمیت به سزا دارند. طراحی لباس افزون بر شخصیت‌پردازی، بر روی مخاطب نیز اثراتی می‌گذارد. علاوه بر معرفی بخش مهمی از شخصیت برای مخاطب، باعث جذب مخاطب هم می‌شود. این کارکرد را در بسیاری از آثار هالیوودی در پوشش زنان و دختران، در آن دسته از فیلم‌هایی که بیشتر جنبه فروش و تجارت را در نظر دارند می‌بینیم. لباس‌هایی تحریک‌کننده و جذاب! این اثرگذاری به این مثال ناچیز خلاصه نمی‌شود. مثالی دیگر آنکه بسیاری از تماشاچیان پس از آنکه با شخصیتی از لحاظ روانی همراه شدند و یا از آن شخصیت خوششان آمد، نوع پوشش خود را از این شخصیت الگوبرداری و یا کپی می‌کنند! در بسیاری از موارد نیز آن پوشش برای مدت کوتاه و یا سال‌ها، مد روز و یا دوره‌ای می‌شود و گاهی اوقات فراتر رفته تبدیل به جریانی اجتماعی و یا نوستالژی یک نسل می‌گردد! گاهی اوقات آن نوع پوشش عرف یک جامعه را برهم زده و عرفی بهتر و یا بدتر از آنچه تا آن زمان عرف بوده است را، سازمان‌دهی می‌کند!

طراحی لباس وابسته به متن و محتوای اثر نمایشی است. در کنار دکور و صحنه‌ها، فضای بصری را می‌سازد. کارگردانانی که طراحی لباس را جدی می‌گیرند، هم شخصیت‌پردازی را به‌درستی به تکامل رسانده‌اند و هم به متن و دیگر عوامل تولید احترام گذاشته‌اند!

جویندگان دانش اصولی طراحی لباس، امروز در دانشگاه‌ها و کارگاه‌هایی آموزشی می‌توانند روند اصولی این تخصص را بیاموزند و پس از کسب تجربه در کنار اساتید این حوزه، وارد فضای حرفه‌ای شوند.

از طراحان صحنه و لباس ایرانی که چندین بار جایزه سینمایی فجر را به خانه برده‌اند می‌توان، از ایرج رامین فر، مجید میرفخرایی، ملک جهان خزایی و ژیلا مهرجویی نام برد. این نوشته کوتاه را با چند تصویر از نمونه آثار طراحی لباس از ایرج رامین فر خاتمه می‌دهم.

/نگاهی کوتاه به تاریخچۀ لباس در کشورهای مختلف لباس پرچم کشورِ وجود

سیما حبیبی
سیما حبیبی
/نگاهی کوتاه به تاریخچۀ لباس در کشورهای مختلف لباس پرچم کشورِ وجود

لباس هر انسان پرچم کشور وجود اوست. پرچمی است که او بر سر در خانۀ وجود خود نصب کرده است و با آن می‌گوید که از کدام فرهنگ تبعیت می‌کند ؛ هم چنآن‌که هر ملتی با وفاداری و احترام به پرچم خود ، اعتقاد خود را به هویت ملی خود ابراز می‌کند.

صرف‌نظر از اختلاف ظاهری و البسه اقوام مختلف بشر، لباس‌های گوناگون وجه اشتراکی دارند که آن خاصیت پوشیدگی آن‌هاست.

کلمۀ لباس از مصدر لبس است که در عربی به معنای شبهه و اشکال و عدم وضوح آمده است . این تعریف در ذهن این معنی را می‌رساند که لباس، وسیله‌ایست برای از نظر دور داشتن شکل اصلی بدن و تغییر شکل دادن آن و آن را به شکل و گونه‌ای دیگر درآوردن؛ هم‌چنین وسیله‌ایست برای از بین بردن وضوح و مشخصات بدن که این کلمه در فارسی واژه‌های پوشش ، تن‌پوش و پوشاک را تداعی می‌کند. این واژه را در فارسی با فعل پوشیدن و پوشاندن به کار می‌بریم که مقصود همان پوشاندن تن و نمایان نکردن آن است که برای هر طبقه‌ای قابل فهم می‌باشد. منشأ اصلی پیدایش لباس ، محفوظ ماندن از سرما و گرما و عوامل طبیعی ، عفت و پرهیزگاری و زیبا و باوقار بودن است؛ و اما این‌که انسان چه بپوشد و چگونه بپوشد، بستگی به فرهنگ و جهان‌بینی جامعه‌ای دارد که در آن زندگی می‌کند. باید دید فرهنگ آن جامعه جهان را به چه معنا می‌داند؟

در زمان‌های گذشته و دوران باستان، جایگاه و مقام اجتماعی و مخصوصاً سیاسی افراد، از طریق نوع لباس آن‌ها معرفی می‌شد. در هر جامعه‌ای، از ایلات و قبایل گرفته تا قلمروهای بزرگ سلطنتی، لباس افراد جامعه، جدای از توانایی مالی برای خرید پارچه‌های مختلف، به‌وسیلۀ نقوش مشخص و طراحی معینی، درست می‌شده است. در بین افراد جامعه، لباس مقام‌های بالای سیاسی و نظامی و حتی مشاغل خاص، با حساسیت ویژه‌ای طراحی می‌شد، به‌ویژه افرادی که با جوامع دیگر در ارتباط بودند. لباس آن‌ها معرف کشور یا قوم و آیین و مذهبشان بوده است؛ به‌طور مثال هر جزء از لباس پادشاه در مراسم‌های خاص، با توجه به هدف آن مراسم و اهداف و هویت کشور خود طراحی می‌شده. طراحی لباس در این دوران ، به ایده پردازی‌های خلاقانه جهت دوخت لباس گفته می‌شد که متأثر از نگرش‌های اجتماعی، فرهنگ‌ها و جوامع مختلف بوده و به‌اندازۀ همین تفاوت‌ها، دارای تنوع بالایی نیز بوده است.

نکتۀ قابل‌ذکر دیگر در لباس‌های آن زمان، جنس پارچه‌ها بوده بشر از زمان‌های بسیار دور برای رفع نیاز خود به پوشش ، به فکر استفاده از امکانات محیط افتاد و پس از شناخت محیط و نحوۀ استفاده از امکانات آن، به تدریج در نوع پوشش خود تغییراتی به وجود آورد؛ تا این‌که پس از گذشت سالیان متمادی، لباس به معنای امروزی و با فرم‌های مناسب ابداع شد. در طول تاریخ تقریباً طولانی ابداع لباس، عوامل متعددی در تحول آن دخالت داشته است که به‌طور خلاصه به شرح زیر است:

دوره اول: دراپه ( drope) یا لباس‌های مواج که از پیچیدن پارچه به دور بدن تشکیل می‌شد، لباس‌های شانتی (shenti) مصری که به صورت لنگ به دور کمر می‌پیچیدند ، هیماسیون (himaticn ) یونانی که به صورت چادر شب استفاده می‌شد . و پارئیو ( poreo ) تاهیتی نیز که یک تکه پارچه به صورت لنگ بود ، نمونۀ لباس‌های این دوره هستند.

دورۀ دوم: لباس‌های دوختۀکپارچه از یک تکه پوست یا پارچه تشکیل می‌شد که این نوع لباس در وسط به صورت یک حلقۀ باز شده و از یک طرف بدن گذشته و بر روی شانه در طرف دیگر بدن قرار می‌گرفت. مانند پانچو (poncho) .این نوع لباس‌ها به دو دسته تقسیم می‌شدند: یک دسته لباس دوختۀ بسته که از چندین عرض پارچۀ نازک تشکیل‌شده و به دور بازوان پیچیده می‌شد. دستۀ دیگر لباس‌های دوختۀ باز بود که از طول پارچه استفاده می‌شد. بدین طریق که پارچه را از طول روی هم جمع می‌کردند و بر روی لباس‌های دیگر می‌پوشیدند و لباس در قسمت جلو به صورت ضربدر روی هم قرار می‌گرفت. مانند کفتان (caftan ) اسپانیایی

دورۀ سوم: در این دوره لباس‌های پوستی بیشتر مورد استفاده قرار می‌گرفت و به این صورت بود که این لباس به‌وسیلۀ یک بند یا نوار چرمی به پاها وصل می‌شد. این لباس در طول زمان تغییرات بسیاری کرد و به شلوار چادرنشینان و اسب‌سواران صحرانشین، چابک‌سواران، لباس‌های پوستی اسکیموها تبدیل شد.

دوران جدید

لباس‌های این دوره از ترکیب لباس‌های ۳ دورۀ قبل به وجود آمد. به‌طوری‌که لباس‌های این سه دوره هیچ‌کدام جانشین دیگری نبوده و در طول زمان برهم منطبق نشدند. ولی در نقاط مختلف جهان از قدیمی‌ترین روزگاران به‌وسیلۀ افراد مختلف شباهت‌هایی در آن‌ها به وجود آمده است.

با گذشت زمان و ارتباط گستردۀ جوامع با هم، مردم از تمدن‌های مختلف با انواع لباس‌ها و پارچه آشنا شدند. به دنبال آن، بحث رونق تجارت و بازرگانی باعث صادرات و واردات انواع پارچه‌ها و تا حدی تاثیرات طرح لباس‌ها از هم شد. این‌روند تا جایی ادامه پیدا کرد که لباس وارد صنعت شد. با رشد صنعت پوشاک، لباس یکی از مهم‌ترین گزینه‌های سود تجارت در صنعت شد. سرمایه‌گذاری در بخش‌های مختلف این صنعت گسترش یافت و در جامعۀ صنعتی و مدرن، لباس از تعریف هویتی خود خارج شده و تبدیل به صنعت مد شد.

...

نگاهی به مد جهانی

اعظم مرادعلیزاده
اعظم مرادعلیزاده

طراح لباس و مدرس دانشگاه

نگاهی به مد جهانی

امروزه دنیای مد و لباس در شبکه‌های اجتماعی به رشد قابل‌توجهی رسیده است؛ اما نباید از افراد کاریزماتیک و اثرگذار غافل شد. همان‌ها که بیش از آنکه طراحان لباس مطرحی باشند هنرمندان هوشمند و خلاقی هستند که از یک طرف با طرح‌هایشان به دنیا زیبایی می‌دهند و از طرفی به گردش عظیم سرمایه در سراسر دنیا کمک می‌کنند. طراحان بزرگی چون کلوین کلین، درک لام، جورجیو آرمانی، آلبرتا فررتی، فیلیپ لام، ویون وست وود و سایرین. پرواضح است که یکی از جلوه‌های خلاقیت، نبوغ و هنر را می‌توان در صنعت جذاب و باشکوه مد و لباس مشاهده کرد که روزبه‌روز شمار عظیمی از ساکنان دهکدۀ جهانی را شیفتۀ طنازی خود می‌کند و مبرهن است که هیچ‌کس از دنیای مد و لباس بی‌نیاز نیست. انسان‌ها به‌مقتضای موقعیتی که دارند با مد و لباس و پوشش در ارتباط‌اند و طراحی لباس شکلی از هنر است که به توانش خلق لباس و اکسسوری‌های مورد نیاز افراد اختصاص دارد. این هنر شکیل و جذاب در دسته هنرهای کاربردی قرار دارد و فرایند دقیق و نظام‌مندی را شامل می‌شود که نهایتاً به ارائه لباس و اکسسوری‌های مختلف ختم می‌شود. برای نخستین بار چارلز فردریک ورث فرانسوی در قرن نوزدهم حرفۀ طراحی لباس را با یک ساختارشکنی در سنت ابداع کرد و به موفقیت‌های چشمگیری دست یافت و این حرفه در طول دهه‌ها و سده‌ها به رشد خود ادامه داد و اکنون در دنیا به صنعت مد و لباس بدل شده است. صنعتی که از سودآورترین قطب‌های اقتصاد جهان است و اثرگذارترین شهرهای دنیا در چرخۀ مد نیویورک، پاریس، لندن و میلان هستند چراکه مشهورترین طراحان مد در این شهرها زندگی می‌کنند و مجلات معتبر مد و زیبایی از این شهرها به سراسر دنیا منتشر می‌شوند.

دو شهر بزرگ نیویورک و لس‌آنجلس پایتخت مد آمریکایی است که عنوان شیک‌ترین شهرهای دنیا در صنعت مد را

امروزه دنیای مد و لباس در شبکه‌های اجتماعی به رشد قابل‌توجهی رسیده است؛ اما نباید از افراد کاریزماتیک و اثرگذار غافل شد. همان‌ها که بیش از آنکه طراحان لباس مطرحی باشند هنرمندان هوشمند و خلاقی هستند که از یک طرف با طرح‌هایشان به دنیا زیبایی می‌دهند و از طرفی به گردش عظیم سرمایه در سراسر دنیا کمک می‌کنند. طراحان بزرگی چون کلوین کلین، درک لام، جورجیو آرمانی، آلبرتا فررتی، فیلیپ لام، ویون وست وود و سایرین. پرواضح است که یکی از جلوه‌های خلاقیت، نبوغ و هنر را می‌توان در صنعت جذاب و باشکوه مد و لباس مشاهده کرد که روزبه‌روز شمار عظیمی از ساکنان دهکدۀ جهانی را شیفتۀ طنازی خود می‌کند و مبرهن است که هیچ‌کس از دنیای مد و لباس بی‌نیاز نیست. انسان‌ها به‌مقتضای موقعیتی که دارند با مد و لباس و پوشش در ارتباط‌اند و طراحی لباس شکلی از هنر است که به توانش خلق لباس و اکسسوری‌های مورد نیاز افراد اختصاص دارد. این هنر شکیل و جذاب در دسته هنرهای کاربردی قرار دارد و فرایند دقیق و نظام‌مندی را شامل می‌شود که نهایتاً به ارائه لباس و اکسسوری‌های مختلف ختم می‌شود. برای نخستین بار چارلز فردریک ورث فرانسوی در قرن نوزدهم حرفۀ طراحی لباس را با یک ساختارشکنی در سنت ابداع کرد و به موفقیت‌های چشمگیری دست یافت و این حرفه در طول دهه‌ها و سده‌ها به رشد خود ادامه داد و اکنون در دنیا به صنعت مد و لباس بدل شده است. صنعتی که از سودآورترین قطب‌های اقتصاد جهان است و اثرگذارترین شهرهای دنیا در چرخۀ مد نیویورک، پاریس، لندن و میلان هستند چراکه مشهورترین طراحان مد در این شهرها زندگی می‌کنند و مجلات معتبر مد و زیبایی از این شهرها به سراسر دنیا منتشر می‌شوند.

دو شهر بزرگ نیویورک و لس‌آنجلس پایتخت مد آمریکایی است که عنوان شیک‌ترین شهرهای دنیا در صنعت مد را به خود اختصاص داده‌اند. در شهر نیویورک بیش از پنج هزار خانۀ مد قرار دارد و طراحان بزرگی همچون کلوین کلین، درک لام، فیلیپ لیم، دونا کاران، خانه‌های مدشان را در این شهر تأسیس کرده‌اند. هرساله نمایشگاه‌های معتبر جهانی با اسپانسرهای قدرتمند در این شهرها برگزار می‌شود که هفتۀ مد مرسدس بنز از آن جمله است.

شهر افسونگر پاریس پایتخت مد فرانسوی است که نیویورک اروپا لقب دارد. این شهر زیبا مقصد نهایی بسیاری طراحان و مدل‌های حرفه‌ای در سراسر دنیا است. پاریس پیشرو مد است و تابعان زیادی دارد و خانه‌های مد بسیاری از طراحان برجستۀ دنیا همچون لویی ویتون، شنل، هرمس، کریستین دیور در این شهر تأسیس شده است. صنعت مد در این شهر در سطح بالایی جریان دارد، همه‌چیز در اینجا بسیار حرفه‌ای است، از صنعت مد و صنعت لوازم‌آرایش تا تبلیغات حرفه‌ای و بنرهای طراحی شده.

مد ایتالیایی در شهرهای رم، فلورانس و میلان متمرکزاست و تاریخچۀ رواج مد و استایل و اکسسوری‌های گران‌قیمت و ظریف در این شهرها به قرون‌وسطی می‌رسد. در حال حاضر شهر میلان به‌تنهایی بیش از دوازده هزار کمپانی مد در خود جای داده است. خانه‌های مدِ برندهایی چون پرادا، آرمانی، والنتینو و ورساچه در این شهر تأسیس شده است و علاقه‌مندان بسیاری از سایر کشورها برای فراگیری دوره‌های طراحی مد و لباس به این مراکز مراجعه می‌کنند. ایتالیا با پیشرفتی که در صنعت مد و لباس به دست آورد بلندآوازه شد. طراحی مد و کسب موفقیت در این زمینه که در بالاتر بردن وجهۀ بین‌المللی این کشور اثرگذار بود مرهون تغییراتی ست که در شیوۀ طراحی پس از جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد. این تغییر با حمایت اقتصادی آمریکا و سرمایه‌گذاری در زمینه تولید چرم، پشم و خز بود که طراحانی همچون امیلیو پوچی، والنتینو گاراوانی، فندی این فرصت را غنیمت شمردند و با یک ساختارشکنی در لباس زنان که لباس‌هایی چندلایه و دست‌وپا گیر بودند و وقت زیادی صرف پوشیدن آن‌ها می‌شد اقدام به طراحی لباس راحت و شیک و لوکس کردند. نتیجه‌ای که از این ساختارشکنی حاصل شد باعث شد به‌مرور کشورهای دیگر تحت تأثیر این طراحی‌ها قرار بگیرند و برای تولید لباس بر مبنای راحتی اقدام کنند و ایتالیا در این زمینه به یک آوانگارد ممتاز تبدیل شد. از این پس افراد زیادی برای فراگیری دوره‌های طراحی مد و لباس به ایتالیا مراجعه می‌کردند ازجمله افراد علاقمند از کشور ترکیه که با توجه به موقعیت خاص جغرافیایی این کشور و قرار گرفتن بخشی از آن در قارۀ اروپا به‌سرعت توانست مد ایتالیایی را فرابگیرد و به پرورش طراحان مد در سطح بین‌الملل بپردازد و نیز به‌واسطه‌ای برای وارد کردن لباس‌های ایتالیایی به کشورهای خاورمیانه بدل شد و از این طریق گردش مالی خوبی برای خود به دست آورده و به بازارهای جهانی پیوست.

یکی از ارکان موفقیت مد ایتالیایی در کلاس بین‌المللی، مطالعۀ و توجه طراحان به سلیقه و فرهنگ سایر کشورهاست که البته طراحان ایتالیایی و ترکی در همۀ ابعاد آن توانسته‌اند به موفقیت‌های چشمگیری برسند و درزمینۀ اکسسوری‌های لوکس و گرانقیمت چون ساعت، ادکلن، کیف، کفش و حتی جواهرات از برترین‌ها باشند.

در بررسی مارکتینگ موفق صنعت مد و لباس کشورهای پیشرو این نتیجه حاصل می‌شود که هوشیاری در شناخت نیازها، جامعه‌شناسی و توجه به نیازهای جامعۀ هدف کلید موفقیت برندهای مطرح در دنیای مد و لباس است و کشورهایی که هوشمند عمل می‌کنند نقش بسزایی در آفرینش زیبایی و تجارت در سطح بین‌الملل دارند.